رهایی از احساس بی قدرتی
گاهی حس میکنی زندگی داره از دستت در میره، انگار فرمان دست تو نیست. این مراقبه، صدای همون نیروییه که یادت میندازه کنترل همیشه درون تو بوده. نه با زور، نه با فرار—فقط با دیدن، درک کردن و رها شدن. یک سفر آرام، برای پس گرفتن قدرتی که هیچوقت واقعاً از دست نرفته بود.

وقتی روزها یکییکی میگذرند و احساس میکنی از جریان زندگی جا موندی، وقتی حس بیقدرتی مثل سایه دنبالت میاد و راه نفس کشیدن رو هم تنگ میکنه، شاید وقتشه که متوقف شی… اما نه برای تسلیم، بلکه برای شنیدن.
این مراقبه، دعوتیست به بازگشت به درون؛ جایی که قدرت واقعی همیشه در سکوت منتظر بوده.
نه نیازی به جنگ هست، نه تغییر بیرون؛ فقط تماشای صادقانهی آنچه هست، و رهایی از آنچه نیست.
«رهایی از احساس بیقدرتی» سفر کوتاهیست برای بازیابی پیوندی عمیق با خودت—آرام، صادقانه و بهقدر کافی توانمند.