هزینه ی درمان یا هنر پیشگیری؟ نگاهی به وضعیت سلامت در ایران امروز

ببابک توکلی
۱۳ مرداد ۱۴۰۴
۷ دقیقه
هزینه ی درمان یا هنر پیشگیری؟ نگاهی به وضعیت سلامت در ایران امروز

بحران پنهان: هزینه های سرسام آور درمان در ایران

نظام سلامت ایران امروز با چالشی جدی دست به گریبان است: افزایش مداوم هزینه های درمان و دارو. قیمت برخی داروهای حیاتی طی ماه های اخیر تا چهار برابر افزایش یافته، حال آن که شرکت های بیمه اعلام کرده اند منابع مالی کافی برای پوشش این افزایش قیمت ها ندارند. نتیجه ی مستقیم این وضعیت آن است که بسیاری از بیماران ناچار شده اند نسخه های خود را به صورت ناقص تهیه کنند؛رویکردی خطرناک که به گفته ی کارشناسان «باعث افزایش شیوع و حاد شدن برخی بیماری ها می شود» . آمارها نیز گویای و خامت اوضاع است: در سال گذشته حدود ۳۵ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان دارو در کشور مصرف شده، اما بیمه ها تنها پول ۱۲ تا ۱۳ درصد آن را پرداخت کرده اند و نزدیک به %۸۷ این هزینه ی سنگین مستقیماً از جیب مردم تأمین شده است . چنین پوشش ناکافی بیمه ای فشار کمر شکنی بر خانوارها وارد کرده، به ویژه برای بیمارانی که با بیماریهای مزمن و پرهزینه دست و پنجه نرم می کنند. به عنوان نمونه"علی محمدی" بیمار مبتلا به دیابت می گوید: «ما هر ماه بیش از سه میلیون تومان برای داروهای دیابتی هزینه می کنیم... بیمه نیز تنها بخش کمی از این هزینه ها را تأمین می کند.» همچنین"زهرا رضایی"مادر یک کودک مبتلا به سرطان، از وضعیت دشوار خود چنین روایت می کند: «هر ماه مجبوریم برای تأمین هزینه داروهای شیمی درمانی از دوستان و آشنایان قرض کنیم. این وضعیت به طور فزاینده ای غیر قابل تحمل است.» این موارد تنها دو نمونه از هزاران خانواری است که زیر بار هزینه های درمان بیماری های مزمن به تنگنا افتاده اند.

فراتر از هزینه ی دارو، سایر هزینه های پزشکی نیز روندی صعودی داشته است؛ از ویزیت پزشکان و آزمایش های تشخیصی گرفته تا بستری در بیمارستان ها پوشش بیمه های پایه و تکمیلی در بسیاری از موارد پاسخگوی این تورم درمانی نیست و بیماران برای جبران تفاوت هزینه ها راهی جز صرف پس انداز خانوادگی یا فروش دارایی های خود نمی یابند. اضطراب مالی ناشی از بیماری به دغدغه ای همه گیر تبدیل شده و به تعبیر یکی از مسئولان حوزه سلامت، «دود این شرایط مستقیماً به چشم مردم می رود.» افزایش لجام گسیخته ی مخارج درمانی و کمبود حمایت های بیمه ای، احساس ناامنی عمیقی در جامعه ایجاد کرده است؛ بسیاری از خانواده ها نگران آنند که در صورت بروز یک بیماری جدی، نتوانند از پس هزینه های درمان برآیند. این وضعیت نه تنها بنیان اقتصادی خانوار را تهدید می کند، بلکه به بحرانی پنهان در عرصه ی سلامت عمومی ایران بدل شده است.

رنج های نادیده: تبعات روانی بیماران در سایه ی هزینه ها

بحران درمان در ایران تنها جنبه ی اقتصادی ندارد؛ رنج های روانی و احساسی بیماران و خانواده ها وجه پنهان اما به غایت مهم این بحران است. ترس از بیمار شدن و ناتوانی در تأمین مخارج درمان، به اضطرابی دائمی در زندگی مردم بدل شده است. طبق یک پژوهش میدانی در تهران، تعداد زیادی از شهروندان فشار روانی ناشی از وضعیت سلامتی خود را تجربه می کنند و نیز نسبت به آینده ی زندگی - از جمله آینده ی سلامت و خطر بیماری - اظهار نگرانی شدید دارند. این ترس از آینده ی پزشکی در میان خانواده های درگیر بیماری به مراتب بیشتر است. بیماری های مزمن نه تنها جسم بیمار بلکه روح و روان او و اطرافیانش را فرسوده می کند. بسیاری از بیماران که ناچار به مراجعات پزشکی مکرر و درمان های طولانی مدت هستند، به مرور دچار خستگی روانی و احساس یأس می شوند - یأسی ناشی از بهبودی های موقتی و بازگشت مکرر علائم، بدون درمان ریشه ای. گزارش ها حاکی از آن است که بیماران مبتلا به بیماری های سخت و طولانی، به دلیل استرس مداوم و ناامیدی از تأمین دارو و درمان مؤثر، با مشکلات جدی روحی و روانی دست به گریبان شده اند.

احساساتی نظیر «چرا من؟»، «آیا هرگز خوب می شوم؟» و «آینده چه خواهد شد؟» ذهن بسیاری از مبتلایان را درگیر می کند. اعضای خانواده نیز از این آسیب روانی در امان نیستند؛ احساس ناامنی و بی پناهی در برابر هزینه های کمرشکن درمان آرامش را از کانون خانواده سلب می کند. فشار مالی توام با دلسوزی و نگرانی برای عزیز بیمار، خانواده ها را دچار استرس مزمن، اضطراب فراگیر و حتی افسردگی می نماید. متأسفانه این تنش های روانی خود پیامدهای جسمانی به دنبال دارند: مطالعات نشان می دهد استرس و اضطراب مزمن با تضعیف سیستم ایمنی، فرد را در برابر بیماری های جسمی نیز آسیب پذیرتر می کند و حتی می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی _عروقی، دیابت و سایر مشکلات جسمی بلند مدت را افزایش دهد. بدین ترتیب، چرخه ی معیوبی شکل می گیرد که در آن بیماری جسمی فشار روانی ایجاد می کند و فشار روانی به نوبه ی خود زمینه را برای بیماری های جسمی بیشتری فراهم می سازد.

شکستن این چرخه ی فرساینده مستلزم آن است که به جنبه های روانی سلامت به اندازه ی جنبه های جسمانی توجه کنیم.

فراموشی ریشه ها: وقتی تنها تن درمان می شود و ذهن نادیده می ماند

یکی از نقدهای اساسی به رویکرد رایج در سیستم درمانی ما ، تمرکز صرف بر درمان جسم است بی آن که به علل زمینه ساز روان شناختی و روان تنی بیماری ها توجه کافی شود. من معتقدم «آنچه تو را بیمار می کند، غذایی نیست که می خوری؛ بلکه افکاری است که می پروری.»

به قول سقراط:«هیچ بیماری ای جدا از ذهن وجود ندارد.»

این سخنان حکیمانه اکنون از سوی علم روز نیز تأیید می شوند. یافته های مدرن در علوم اعصاب، روان تنی (سایکوسوماتیک) و حتی ژنتیک نشان می دهد استرس مزمن، هیجانات منفی و افکار مخرب می توانند مستقیماً بر سلامت جسم اثر بگذارند. برای مثال، تحقیقات در حوزه ی نوروساینس و روان پزشکی نشان داده است اختلالات ناشی از استرس، احتمال ابتلا به بیماریهای خودایمنی را افزایش می دهند؛ شواهد علمی تازه توانسته اند توضیح دهند که چرا استرس یک عامل خطر جدی برای بیماری های خودایمنی محسوب می شود. در واقع استرس مداوم از طریق بر هم زدن تعادل سیستم های عصبی، غددی و ایمنی، بدن را مستعد حمله به خود و بروز بیماری هایی نظیر آرتریت روماتوئید، لوپوس یا ام اس می کند. از سوی دیگر، ارتباط تنگاتنگ ذهن و سیستم ایمنی انکار ناپذیر است؛ هنگامی که فرد دچار استرس و اضطراب می شود، توان سیستم ایمنی در مقابله با عوامل بیماری زا کاهش می یابد و ترشح هورمون های استرس (مانند کورتیزول) می تواند عملکرد سلول های ایمنی را سرکوب کند. نتیجه آن که بدن در حالت استرس طولانی مدت، آماده ی پذیرش عفونت ها و بیماری ها می شود. به بیان ساده تر: ذهن مضطرب و پریشان، بستر را برای بیمار شدن جسم فراهم می سازد.

علاوه بر تاثیرات کوتاه مدت، ذهن و روان ما اثرات درازمدت و حتی بین نسلی بر سلامت بدن دارند. در حوزه ی اپی ژنتیک (ژنتیک رفتاری) پژوهش ها نشان داده اند که استرس مزمن می تواند با تغییر در بیان ژن ها، به نوعی «برنامه ریزی بیماری» منجر شود. به عنوان نمونه، مطالعه ای نشان داده است استرس و اضطراب مادر در دوران بارداری می تواند تغییرات اپی ژنتیکی در جنین ایجاد کند که فرزند را در آینده مستعد اضطراب همیشگی و مشکلات سلامت روانی می نماید. این بدان معناست که تجربیات روانی منفی حتی می توانند اثر انگشت خود را بر ژن های ما باقی بگذارند و سلامتی نسل بعد را تحت تاثیر قرار دهند. هر چند مکانیزم دقیق بسیاری از بیماری های روان تنی هنوز به طور کامل شناخته نشده اما اجماع علمی بر این است که درمان صرفاً جسمانی بدون توجه به ریشه های روانی و سبک زندگی، درمانی ناقص خواهد بود. بیماری هایی مثل سندروم روده تحریک پذیر، میگرن های عصبی، فشارخون، بیماریهای قلبی و حتی برخی انواع سرطان ها همگی از استرس و هیجانات منفی تاثیر می پذیرند از این رو رویکرد سلامت نگر باید جامع باشد و بدن و ذهن را به عنوان یک کل به هم پیوسته بنگرد.

متأسفانه در نظام درمانی فعلی، غالب منابع و توجه صرف مهار علائم جسمی بیماری می شود. بیمار درد دارد، قرص مسکن تجویز می شود؛ قند خونش بالاست، داروی کاهنده قند می گیرد؛ بی خوابی دارد، قرص خواب آور مصرف می کند. حال آن که در پس بسیاری از این علائم، عوامل روان تنی پنهان نهفته است: استرس های شغلی، تنش های خانوادگی، اضطراب های وجودی، سبک زندگی ناسالم، خواب ناکافی و ده ها عامل دیگر که بدون اصلاح آن ها، بیماری به شکل های مختلف باز می گردد. به بیان دیگر، درمان صرف بدن مانند چیدن برگ های زرد یک درخت بیمار است، بی آن که به ریشه آب و غذا برسد. هنر درمان واقعی آن است که ریشه های روانی و جسمانی بیماری را توامان درمان کنیم. خوشبختانه، رویکرد روان تنی (سایکوسوماتیک) در سال های اخیر بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و حتی در ایران نیز انجمن های علمی پزشکی روان تنی تأسیس شده اند. این رویکرد پلی است میان پزشکی، روان شناسی و علوم اعصاب، پلی که می تواند شکاف بین جسم و ذهن را پر کرده و افق های تازه ای در پیشگیری و درمان بگشاید.

هنر پیشگیری روان تنی: تقویت درون به جای تسکین برون

با توجه به آنچه گفته شد، پرسشی اساسی مطرح می شود: آیا راه بهتری جز تسلیم شدن به چرخه ی بیمار شدن و درمان پرهزینه وجود دارد؟ پاسخ ما هنر پیشگیری روان تنی است. به جای آن که صبر کنیم بیماری از راه برسد و سپس با صرف هزینه های گزاف و تحمل رنج بسیار به جنگ آن برویم، می توانیم از همان ابتدا سپری محافظ در برابر بیماری ها بسازیم، سپری از جنس آگاهی، تعادل روانی و سبک زندگی سالم. پیشگیری روان تنی یعنی تقویت هم زمان ذهن و بدن پیش از آن که بیماری مجال ظهور یابد.

اما این رویکرد در عمل چگونه است؟ نخست باید بپذیریم که مراقبت از سلامت درونی وظیفه ای روزمره و همگانی است، نه امری تجملی یا مخصوص اهل فن. هر فرد می تواند با گام های کوچک اما مستمر، تاب آوری روانی و جسمانی خود را بالا ببرد. برای شروع، آموزش ذهن آگاهی (مایندفولنس) را در زندگی جدی بگیریم. ذهن آگاهی به زبان ساده یعنی حضور در لحظه ی اکنون و مشاهده ی افکار و احساسات خود بدون قضاوت. پژوهش ها نشان داده اند مدیتیشن و تمرینات تنفس آگاهانه می تواند سطح هورمون های استرس (مانند آدرنالین و کورتیزول) را کاهش داده و فعالیت سیستم ایمنی را تقویت کند. وقتی بدن در آرامش نسبی باشد، سلول های ایمنی بهتر می توانند از پس عوامل بیماری زا برآیند. همچنین مدیریت استرس روزانه از طریق تکنیک هایی مانند تمرینات تنفسی، ورزش منظم، یوگا، یا حتی قدم زدن در طبیعت، تأثیر چشمگیری در پیشگیری از بیماری ها دارد. این اقدامات ساده به جلوگیری از انباشته شدن تنش های مخرب در بدن کمک کرده و تعادل فیزیولوژیک را حفظ می کنند.

جنبه ی مهم دیگر، شناخت «من ذهنی» یا همان ایگوی فکری است؛ آن بخشی از ذهن که مدام در گذشته یا آینده سیر می کند، نگران، خشمگین یا ناراضی است و ما را از آرامش لحظه محروم میسازد. بسیاری از استرس ها و ناراحتی های ما زاییده ی همین گفتگوی دائمی ذهن با خود است. با تمرین خودآگاهی می توانیم به تدریج این الگوهای ذهنی منفی را شناسایی و مهار کنیم. وقتی بیاموزیم افکار مزاحم را به جای سرکوب کردن، صرفاً مشاهده کنیم و رنگ واقعیت مطلق به آن ها ندهیم، ذهن آرام تری خواهیم داشت. به یاد آوریم: «آنچه ما را بیمار می کند، افکاری است که می پرورانیم.» تغییر نگرش و پالایش ذهن از باورهای ناسالم، نقش مهمی در پیشگیری از بروز علائم جسمانی خواهد داشت.

در کنار ذهن آگاهی و مدیریت

استرس، ترمیم هیجانی و رسیدگی به زخم های روحی نیز بخش اساسی پیشگیری روان تنی است. احساسات سرکوب شده مانند خشم فروخورده، اندوه بیان نشده یا ترس های انباشته، هر یک می توانند در درازمدت به شکل علائم جسمی جلوه گر شوند. مثلا تحقیقات روان تنی ارتباط بین عواطف منفی فروخورده و بیماری هایی چون زخم معده یا میگرن را تایید کرده اند. از این رو، توصیه می شود بهداشت عاطفی جدی گرفته شود؛ حرف زدن درباره ی احساسات با فرد مورد اعتماد یا مشاور، نوشتن احساسات در دفترچه ی خاطرات، تکنیک های آزادسازی هیجانی (مثل EFT) یا حتی شرکت در کارگاه های خودشناسی می تواند به رهایی بار هیجانی منفی کمک کند. هر چه بار کمتری بر روان ما تحمیل شود، فشار کمتری هم بر جسم وارد خواهد شد.

پیشگیری روان تنی نه یک هزینه، که یک سرمایه گذاری است. هر مقدار زمانی که امروز صرف مراقبت از ذهن و بدن خود کنیم. چندین برابر آن را در آینده با سلامت بیشتر و هزینه ی درمان کمتر برداشت خواهیم کرد. تجربه ی کشورهای پیشرفته نیز نشان داده که سرمایه گذاری بر اقدامات پیشگیرانه و مداخله ی زودهنگام، شیوع بیماریهای مزمن را کاهش داده و نیاز به درمانهای پرهزینه را کم می کند . در حقیقت، پیشگیری موثر می تواند بار مالی نظام سلامت را سبک کرده و بهبود کیفیت زندگی افراد را در پی داشته باشد. به بیان دیگر، به جای افزودن تخت بیمارستانی، می توان با آموزش و ترویج سبک زندگی سالم، از بیمار شدن افراد جلوگیری کرد. هر یک بیمار کمتر، یعنی یک خانواده ی شادتر و یک جامعه ی تواناتر.

تغییر نگاه: از درمان بیماری به ترویج سلامتی

برای برون رفت از بحران کنونی سلامت در ایران، نیازمند تغییر نگرش جمعی هستیم. باید از فرهنگ « بیمار شدن و سپس درمان کردن» به فرهنگ «آگاه بودن و مراقبت کردن» گذار کنیم. این تغییر نگاه در سطح فردی و اجتماعی به یک اندازه اهمیت دارد. در سطح سیاست گذاری، لازم است بودجه ها و برنامه های سلامت به سمت آموزش همگانی، پیشگیری اولیه و حمایت از سلامت روان سوق پیدا کنند. مثلاً افزودن بسته های آموزشی سلامت روان تنی در نظام آموزشی، توسعه ی خدمات مشاوره و روان شناسی در مراکز بهداشتی، تحت پوشش بیمه قرار دادن برنامه های پیشگیری (مانند ویزیت دوره ای روان شناس یا کلاس های مدیریت استرس) و ده ها اقدام دیگر می تواند تمرکز نظام سلامت را از درمان محوری صرف به پیشگیری محوری هوشمندانه تغییر دهد. نتیجه ی چنین رویکردی در بلند مدت، کاهش بار بیماری ها، کاهش هزینه های کمرشکن درمان و افزایش شادی و بهره وری در جامعه خواهد بود.

در سطح فردی نیز هر یک از ما می توانیم سفیر این تغییر نگرش باشیم.

خود مراقبتی را ارزش بدانیم و به دیگران نیز توصیه کنیم. به جای افتخار به اینکه« سال هاست استراحت نداشته ام» یا «وقت ورزش و آرامش ندارم»، اهمیت نه گفتن به فشار بیش از حد و وقت گذاشتن برای خود را درک کنیم. اگر تاکنون سلامتی را امری بدیهی و خود به خود فرض می کردیم، اکنون زمان آن است که بدانیم سلامت چیزی نیست جز حاصل انتخاب های کوچک ما در هر روز هر قدمی که برای کاهش استرس افزایش نشاط روانی و بهبود سبک زندگی بر می داریم، در واقع سرمایه ای برای آینده ی خود و خانواده مان می اندوزیم.

در یک کلام، باید از حالت انفعال در برابر بیماری به حالت فعال در جهت سلامتی نقل مکان کنیم. این مسیر البته به آسانی میسر نمی شود؛ نیازمند آگاهی بخشی، فرهنگ سازی و حمایت ساختاری است. رسانه ها، نظام آموزشی، نهادهای مدنی و دولت همگی باید دست به دست هم دهند تا پیام پیشگیری روان تنی به گوش همگان برسد. هر چند وضعیت کنونی درمان در ایران نگران کننده است، اما می تواند نقطه ی آغازی برای جهشی مثبت باشد: جهشی از توجه صرف به هزینه ی درمان به سوی ارزش بی بدیل سلامتی و هنر پیشگیری. در ادامه، به چند راهکار عملی قابل اجرا برای مراقبت پیشگیرانه ی ذهن و بدن اشاره میکنیم که هر فردی میتواند از همین امروز آنها را به کار گیرد.

پیشنهادهای عملی برای مراقبت پیشگیرانه ی ذهن - بدن

. تنظيم وقت برای آرامش ذهن: روزانه ۱۰-۱۵ دقیقه را به انجام تمرینات آرام سازی اختصاص دهید. می توانید مدیتیشن کنید، چند نفس عمیق بکشید یا در سکوت به حس و حال بدنتان توجه کنید. این تمرین ساده به مرور استرس accumulated روزانه را تخلیه کرده و سیستم عصبی شما را باز تنظیم می کند.

. تمرین ذهن آگاهی در فعالیت های روزمره: سعی کنید در کارهای عادی زندگی (از غذا خوردن تا پیاده روی) با حضور ذهن کامل عمل کنید. برای مثال، هنگام صرف غذا مزه ها را آگاهانه بچشید و از فکر کردن همزمان به مسائل کاری بپرهیزید. حضور در لحظه ی اکنون به ذهن فرصت استراحت می دهد و از پراکنده کاری های فرساینده می کاهد.

. فعالیت بدنی منظم: حداقل سه روز در هفته به مدت نیم ساعت تحرک داشته باشید (پیاده روی تند، نرمش، دوچرخه سواری یا هر ورزشی که دوست دارید.) ورزش نه تنها بدن را سالم نگه می دارد بلکه یکی از بهترین راه های کاهش اضطراب و افسردگی است. پس از ورزش، ترشح اندورفین ها خلق وخو را بهتر کرده و کیفیت خواب را نیز بهبود می بخشد.

. ترویج خواب باکیفیت: خواب کافی و عمیق یکی از ستون های اصلی سلامت روان _بدن است. سعی کنید شب ها حداقل ۷ ساعت خواب مفید داشته باشید.

برای بهبود کیفیت خواب، پیش از خواب از صفحات نمایش (موبایل و تلویزیون) فاصله بگیرید، محیط اتاق را تاریک و آرام کنید و با یک فعالیت آرام بخش (مانند خواندن چند صفحه کتاب یا گوش دادن به موسیقی ملایم) به استقبال خواب بروید. خواب خوب، سیستم ایمنی را تقویت و ذهن را شفاف می کند.

. بیان احساسات و درخواست حمایت: اگر چیزی شما را ناراحت یا نگران کرده، آن را در خود نریزید. با یک دوست مورد اعتماد یا عضوی از خانواده درباره اش صحبت کنید. گاهی حتی نوشتن احساسات روی کاغذ نیز به تخلیه ی بار روانی کمک می کند. در صورت نیاز، از مشاور یا روان شناس حرفه ای کمک بگیرید. بیان احساسات نوعی سوپاپ اطمینان برای روان است که از انفجارهای ناگهانی یا بروز علائم جسمی جلوگیری می کند.

. شناخت محرک های استرس و مدیریت آن ها: فهرستی از عوامل یا موقعیت هایی که بیشترین استرس را به شما وارد می کنند تهیه کنید. سپس برای هر کدام راه حل یا استراتژی مدیریت بیابید. به عنوان مثال، اگر اخبار روزانه شما را مضطرب می کند، مصرف رسانه ای خود را محدود کنید. اگر بی نظمی محیط کار اعصابتان را خرد می کند، سیستم بهتری برای نظم دهی میز کارتان ایجاد کنید. با آگاهی از محرک ها، شما به جای قربانی استرس بودن، فرمان آن را در دست می گیرید.

. تغذیه و سبک زندگی سالم: هر چند بحث ما بر جنبه های روان تمرکز دارد، اما نباید از نقش تغذیه سالم و عادات خوب زندگی غافل شد. مصرف متعادل میوه ها، سبزیجات و پروتئین های سالم، پرهیز از فست فودهای چرب و نوشیدنی های محرک بیش از حد، نوشیدن آب کافی و پرهیز از مصرف الکل و دخانیات همگی به حفظ تندرستی بدن کمک می کنند. بدن سالم تر، تحمل بیشتری در برابر استرس دارد. همچنین سرگرمی های سالم و معنادار (مثل مطالعه هنر باغبانی یا هر فعالیتی که به شما احساس رضایت می دهد) را در برنامه ی خود بگنجانید تا از نظر روانی تغذیه شوید.

در نهایت، سلامت مقوله ای پویا و چند بعدی است. مراقبت پیشگیرانه از ذهن و بدن یک فرآیند مستمر بوده که نیاز به مداومت و صبوری دارد. ممکن است در ابتدا تغییر عادات سخت به نظر برسد، اما با هر قدم کوچکی که بر می دارید، یک سرمایه گذاری مطمئن برای آینده ی خود انجام می دهید. یادمان باشد که حتی قویترین سیستم های درمانی دنیا نیز بدون مشارکت فعال مردم در مراقبت از خود، از پای در می آیند. پس بیاییم هر کدام از ما با ترویج فرهنگ پیشگیری و خود مراقبتی در خانواده و جامعه ی خود، سهمی در ساختن ایرانی سالم تر و شاداب تر داشته باشیم.

سلامتی، هنر زیستن آگاهانه است؛ هنری که با همت جمعی می توان آن را به زیربنای توسعه و سعادت کشور تبدیل کرد.

منابع و مراجع:

. احمدی، هادی. افزایش قیمت دارو در ایران شرکتهای بیمه و دولت توپ را در زمین یکدیگر می اندازند. رادیو فردا، ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ .

. سلامت نیوز (نقل از خبرگزاری مهر) افزایش نجومی قیمت دارو /قشر آسیب پذیر، ناتوان در تأمین هزینه های درمانی. ۱ بهمن ۱۴۰۳

. رادیو فردا (نقل از ایرنا) ۳۰ درصد مشتریان داروخانه ها با دیدن قیمت دارو از خرید امتناع میکنند. ۷ بهمن ۱۴۰۳

. نوربالا، احمد علی. نخستین همایش انجمن علمی پزشکی روان تنی ایران، اردیبهشت ۱۳۹۷ - به نقل از روزنامه ایران

.همشهری آنلاین. ارتباط بین استرس با بیماریهای خودایمنی. ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ .

. دنیای اقتصاد شکاف اقتصادی؛ تهدیدی خاموش برای سلامت عمومی ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

. ویکی پدیا (فارسی). اپی ژنتیک رفتاری .

. بلاگ آزمایشگاه مندل. تأثیر استرس روی سیستم ایمنی بدن. ۱۳۹۹




نویسنده: بابک توکلی

استاد بابک توکلی مدرس و پژوهشگر سلامت جسم و جان است که سال‌ها تجربه عملی و آموزشی خود را با رویکردی نوآورانه و کاربردی ترکیب کرده است. او با تمرکز بر رشد ذهن، خودآگاهی و ارتقای کیفیت زندگی، به افراد کمک می‌کند تا توانمندی‌های درونی خود را کشف کنند و زندگی‌ای متعادل و آگاهانه بسازند.

نظرات (0)

در صورت تمایل شماره تماس خود را وارد کنید؛ منتشر نخواهد شد

۵۰۰ کاراکتر باقی مانده

هنوز نظری ثبت نشده است. اولین نفر باشید!

مقالات مرتبط

ناتوانی در «نه» گفتن ریشه فروپاشی روان، روابط و بدن
خودشفابخشی

وقتی همیشه می‌گویی بله، بدن و روانت در سکوت فریاد می‌زنند. شاید وقت آن رسیده مرزها را دوباره معنا کنیم…

۱۳ مرداد ۱۴۰۴
۱۵ دقیقه
مغز پیش بینی کننده: آیا مغز واقعیت را می سازد؟
آرامش

واقعیت، بیش از آنکه کشف شود، ساخته می‌شود؛ مغز با حدس‌هایش دنیایی می‌سازد که شاید هرگز آن‌طور که هست، نبوده باشد.

۱۳ مرداد ۱۴۰۴
۹ دقیقه
زخم های خاموش: چگونه احساسات سرکوب شده بدن رو بیمار می کند
ذهنیت

هیجانات سرکوب‌شده خاموش نمی‌مانند؛ روزی بدن آن‌ها را فریاد می‌زند. از سردرد تا بیماری، احساسات بیان‌نشده می‌توانند جسم را بیمار کنند.

۱۳ مرداد ۱۴۰۴
۱۶ دقیقه