ناتوانی در «نه» گفتن ریشه فروپاشی روان، روابط و بدن

ببابک توکلی
۱۳ مرداد ۱۴۰۴
۱۵ دقیقه
خودشفابخشی
ناتوانی در «نه» گفتن ریشه فروپاشی روان، روابط و بدن

بسیاری از ما در جامعه ای زندگی میکنیم که «بله» گفتن را ارزشمند و «نه» گفتن را ناشی از خودخواهی یا بی احترامی می دانند. همین شرایط فرهنگی به ویژه در فرهنگ های جمع گرا مانند (ایران) باعث می شود افراد حتی وقتی به همه ابعاد درونی خود و عواقب عملی آگاهند، نتوانند «نه» بگویند. اما این ناتوانی مزمن در نه گفتن، پیامدهای عمیقی در ساختار مغز، عملکرد ایمنی بدن، سلامت روان و حتی زندگی معنوی ما دارد. در این مقاله بین رشته ای تلاش می کنیم ریشه های عمیق این مسئله را از منظر نوروساینس، سایکونورو ایمونولوژی، روان شناسی رشد، بدن شناسی و عرفان ایرانی بررسی کنیم و در عین حال با مثال های ملموس و راهکارهای عملی به خواننده در مسیر «یادگیری نه گفتن بدون احساس گناه» کمک کنیم.

۱ .نوروساینس و روان شناسی بدنی

وقتی دائماً در نقش «بله گو» عمل می کنیم، مغز ما در حالت هشدار مزمن باقی می ماند. هر درخواست یا انتظار جدید از طرف دیگران می تواند به عنوان یک تهدید اجتماعی در آمیگدالا (بخشی از مغز که مسئول پردازش احساسات ترس و تهدید است) تفسیر شود. در تحقیقات اخیر آمده است که شکستن مرزهای شخصی و ناتوانی در «نه» گفتن باعث افزایش کورتیزول (هورمون اصلی استرس) شده و آمیگدالای مغز را بیش فعال می کند؛ در همین حال، قشر پیش پیشانی (ناحیه تصمیم گیری منطقی) در تنظیم احساسات و تصمیمات آشکاراً تضعیف می شود. به بیان دیگر، با هر «بله» ناخواسته سیستم جنگ یا گریز بدن فعال شده و همراهش یک چرخه استرس مزمن کلید می خورد. مطالعات نشان داده این بیدار ماندن دائمی سیستم واکنش استرس (HPA) مشابه یک موتور با دور بالاست که کم کم به اعضای بدن فشار وارد می کند و با گذشت زمان منجر به فشار خون بالا، التهاب مزمن و تغييرات مغزی می گردد که افسردگی و اضطراب را تشدید می کنند.

این واکنش عصبی _ ژنی بلند مدت، همان سازوکار مقابله با تهدید است که در شرایط حاد جانمان را نجات می دهد، اما در مواجهه با تقاضاها یا تعارضات روزمره به یک بلای جسمی و روحی تبدیل می شود. در چنین وضعیتی، ترشح مداوم آدرنالین و کورتیزول بدن را به حال آماده باش دائمی می برد؛ قلب و تنفس تند و فشار خون بالا می رود، ماهیچه ها دچار گرفتگی می شوند و خواب و تغذیه مختل می شود. با گذشت زمان، این وضعیت فرسایشی می تواند منجر به خستگی مزمن، نوسانات خلقی و حتی اختلالات افسردگی و اضطراب شود .

به عبارتی دیگر، پذیرفتن خواسته های دیگران به قیمت فراموشی نیازهای خود بدن را به قلمرو هورمون های استرس سوق می دهد. سیستم پاداش - اجتماعی مغز نیز در این میان دخیل است: فعال ماندن مدارهای دوپامینی نیاز به پذیرش و ترس از طرد اجتماعی (مانند ناحیه اکسیپیتال و نواحی پاداش) باعث می شود «نه» گفتن علاوه بر احساس گناه، تهدیدی برای واکنش های مثبت از سوی دیگران قلمداد شود. حتی نورون های آیینه ای، که در تطابق عاطفی با دیگران نقش دارند، ممکن است ما را به طور ناخودآگاه تشویق به تقلید برخورد اطرافیان کنند و از ما «آری گوی مطیع» بسازند. در مجموع، مغز ما برای حفظ آرامش دایره اجتماعی و حمایت دیگران تعلیم دیده و «نه» گفتن را به عنوان فرار از این تعاملات دیده و تنش ایجاد می کند.

2. سايكونورو ایمونولوژی و فیزیولوژی استرس

رفتار مداوم "بله گویی" در روان، بر بدن و ایمنی هم تأثیر گذار است. رشته سایکونوروایمونولوژی نشان می دهد که مغز، سیستم عصبی خودمختار، سیستم ایمنی و سیستم غدد درون ریز پیوسته با یکدیگر در تعامل اند .

استرس روانی ناتوانی در بیان خود و مدام «خیر» نگفتن، محور HPA را به فعالیت مداوم می کشاند؛ ابتدا کورتیزول زیادی ترشح شده و با گذشت زمان گیرنده های آن در بدن "مقاوم" می شوند. در نتیجه، اثر ضد التهابی طبیعی کورتیزول كاهش و التهاب مزمن در بدن زمینه سازی می شود . به عبارت دیگر، ضربان مداوم استرس، بدن را وارد وضعیت التهابی پرخطر می کند. پژوهش ها نشان داده اند افرادی که در زندگی دچار اختلالات مرتبط با استرس مزمن بوده اند، به میزان قابل توجهی در معرض بیماری های خودایمنی (مانند لوپوس یا روماتیسم مفصلی) قرار می گیرند. حتی قبل از تشخیص بالینی بیماری، مسیرهای دفاعی بدن تغییر کرده، ترشح سایتوکین های التهابی بالا می رود و توان پاسخگویی ایمنی کاهش می یابد.

همچنین مقاومت به کورتیزول می تواند باعث افزایش وزن افسردگی ناشی از التهاب و اختلالات متابولیک گردد. بنابراین، هنگامی که به طور مکرر «بله» می گوییم عملاً از منظر فیزیولوژی ،روان چرخه اختلال استرس به التهاب مزمن تبدیل شده و زمینه بروز بیماری های قلبی، التهابی و خودایمنی را فراهم می آورد. به عبارتی ناتوانی در مرزبندی شخصی نه تنها به یک بحران روانی می انجامد، بلکه به مسیرهای درون ریزی و ایمنی بدن نیز تأثیر منفی می گذارد.

3. روان شناسی رشد و تحلیل فرهنگی - اجتماعی

ریشه این مسئله اغلب در کودکی و چارچوب های فرهنگی ما نهفته است. در بسیاری از خانواده ها و جوامع شرقی مانند ایران، به کودکان آموخته می شود که بدون چون و چرا به بزرگترها «احترام» بگذارند و هرگز مخالفت ننمایند. هرگاه کودکی در برابر یک درخواست نامعقول از بزرگسالان پاسخ «نه» می داد، معمولاً با انتقاد، تنبیه یا برچسب «بی ادب» مواجه می شد . این تجربيات مکرر در کودکی، باعث می شود «نه» با احساس ترس، گناه و بی کفایتی پیوند بخورد و دربزرگسالی به واکنشی ناآگاه تبدیل شود. در حقیقت تربیت بسیاری از ما بر پایه ی قهرمان سازی ایثار و فداکاری بوده: پدر و مادر یا معلمان، قربانی شدن بی دریغ در راه دیگری را ستوده اند و از فرزندان خود توقع «بله» گویی مادام العمر دارند. و تعریف بچه خوب این بود که همیشه حرف گوش کن باشد (که این یعنی بله گوی دائمی).

در این چارچوب فرهنگی، همدلی اغلب به معنای تاب آوردن بار مشکلات دیگران تا آخرین لحظه برداشت می شود و نه گفتن با خودخواهی برابر دانسته می شود. اما تجربه های روزمره حاکی است که این بله های بی مرز بارها به بحران شخصی و ارتباطی منجر شده اند: مثلاً فرض کنید دوستی پس از یک احوالپرسی کوتاه تلفنی، درخواستى كاملاً نامعقول (مثل قرض دادن مبلغ سنگین یا انجام کاری بسیار وقت گیر) مطرح می کند، در حالی که از نظر زمانی یا مالی اصلاً امکان آن را ندارید. اگر از سر «شرم و ادب» به او وعده و قول دهید، خود را وارد حلقه تنش و تعارض خواهد کرد. بررسی ها نشان می دهد که این وضعیت منجر به ایجاد تنش هم در روابط شما و دوستتان می شود: اگر قول داده را انجام ندهید، رابطه تان آسیب می بیند؛ و اگر انجام دهید، زندگی شخصی و شغلی شما دچار بحران می شود .

متأسفانه ما در همان لحظه اول، معمولاً به تأثیرات سوء «بله» گفتن فکر نمی کنیم ارزش «نه» گفتن را به ندرت یاد می گیریم؛ در حالی که یک «نه» ساده می تواند از ورطه آسیب های پی در پی جلوگیری کند. همان گونه که پروفسور علی گرجی (استاد علوم اعصاب دانشگاه مونستر) اشاره کرده است، همه ما تجربه و تعهد به خواسته های نامتناسب دیگران را داشته ایم؛ ولی کمتر به «کلمه طلایی» و تأثیر آن اندیشیده ایم: نه گفتن می تواند استارت جنگ روانی ما را خاموش کند. در واقع می توان نتیجه گرفت:

گفتن «نه» در آغاز یک درخواست غیر منطقی، گاهی "تضمین سلامت روانی" و پیش گیری از بیماری های گوناگون در بدن است .

مقایسه فرهنگ ها نشان می دهد در جوامع غربی معمولاً بر مرزهای فردی و استقلال تأكید بیشتری می شود؛ در حالی که در جوامع شرقی، همگامی و هماهنگی جمعی ارزش است. از این رو در فرهنگ غربی به کودکان یاد می دهند «نه گفتن» بخشی از حقوق شخصی و بیان نیازهای خود است، درحالی که در فرهنگ ایران این بحث بیشتر به حاشیه رفته است. به همین دلیل، مفهوم «همدلی بدون خودباختگی» فقط در سال های اخیر مطرح شده که بر لزوم مراقبت از خود هنگام کمک به دیگران تأکید دارد. در آن سو، روان شناسان رشد معتقدند که حتی الگوهای پدرومادری نظیر اقتدارگرایی یا جبر افراطی احترام (احترام بی حد) کودکان را به پذیرش بی چون و چرا عادت می دهد. همه ی این عوامل باعث می شود بزرگسال ایرانی اغلب با عذاب وجدان از گفتن «نه» خودداری کند مگر اینکه به طور جدی تمرین شود .

4. بدن شناسی و حافظه ی بدنی

وقتی که احساسات واقعی خود را با گفتن «بله» سرکوب می کنیم، بدن ما بی خبر نمی ماند؛ بلکه بار احساسات انباشته را به شکل دردهای جسمی و تنش های عضلانی ذخیره می کند. تحقیقات متعددی تأیید می کنند که سرکوب هیجانات باعث بروز علائم جسمانی می شود. برای مثال، هر کسی پس از یک ورزش سنگین یا ماساژ عمیق تجربه کرده است که تنش روانی به گرفتگی عضلانی ترجمه می شود. مطلب دیگری می گوید «احساسات سرکوب شده در بدن می مانند و اثرات آن شامل اضطراب، افسردگی و دیگر بیماری های مرتبط با استرس است». به عبارت دیگر، هر «بله» بی منطق که از نیازهای واقعی ما صرف نظر کند، مثل یک خراش کوچک بر روان عمل می کند که با انباشته شدن خاطرات منفی می تواند به مشکلات جسمانی مزمن (نظیر دردهای مزمن، سردرد و مشکلات گوارشی) منجر شود. پدیده «حافظه بدنی» نیز دقیقاً همین است: خاطرات هیجانی تلخ در بدن انباشته می شوند و به صورت الگوی تنشی ماندگار باقی می مانند.

بنابراین یادمان باشد زمانی که با «نه» گفتن موافقت نمی کنیم، ممکن است ناخواسته در معرض سم تدریجی تنش های عضلانی و درد جسمی باشیم با تمرین ذهن آگاهی و احساس بیولوژیک خود، می توانیم زودتر متوجه علائم هشدار دهنده (مثل تنگی نفس، درد گردن یا تپش قلب) شویم و وقفه ای برای پاسخگویی به نیاز حقیقی مان در نظر بگیریم. حفظ تعادل میان ذهن و بدن زمانی امکان پذیر است که اجازه دهیم صدای درونی مان (عقل پیش پیشانی) پس از شنیدن پیام خطر آمیگدالا، وقفه کند و دوباره کنترل را در دست گیرد.

5. عرفان ایرانی و حکمت درونی

در سنت های عرفانی ایران «عشق» و «ایثار» جایگاهی والا دارند، اما هیچ گاه سخن از نفی خود و انکار بی دلیل آن نبوده است. بزرگان عرفان بر این باورند که محبت واقعی بدون وجود خودشناسی و تعادل ممکن نیست. مثلاً مولانا جلال الدین بلخی می گوید «بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش» ؛ یعنی در وهله اول خودت را بشناس و بسنج تا به آرامش و تعادل درونی برسی. این عبارت عرفانی می گوید تا خود را نادیده بگیریم یا قدرت درون خود را نفهمیم، نمی توانیم همچون «شمع سوختن و ندیدن» برای دیگران بدرخشیم. از همین رو، در نگاه مولوی، ایثار نباید به معنای از دست دادن «میزان وجودی» خود باشد.

حکیم ابو علی سینا نیز در آثار فلسفی و پزشکی خود بر اعتدال تأکید می کرد و معتقد بود مراقبت از خود نخستین قدم درمان است. به زبان امروزی می توان گفت که صرف گذشت و فداکاری اگر باعث شود انسان از حفظ خود ناتوان شود، خلاف حکمت است. در واقع عرفان ایرانی همواره بر پیوند «عشق به معشوق» و «خویشتن» تصریح کرده است؛ عشق الهی یا انسانی یعنی درک حرمت وجود خود و دیگری. از این منظر، گفتن «نه» در مواقع ضروری می تواند نشانه ای از عشق ورزی به خود و حفظ «اصل وجود» باشد، چنان که مولانا می آموزد هر کس ابتدا خود را نشناسد نمی تواند هدیه دیگری باشد.

بنابراین، از دید عرفانی، نه گفتن به موقع با عرفان ناسازگار نیست؛ بالعکس، «نه گفتن» می تواند نوعی احترام عاشقانه به مرزهای درونی خویش و خدمت صادقانه به حقیقت عشق محسوب شود.

راهکارهای کاربردی و نتیجه گیری

فراموش نکنیم که مرزگذاری و نه گفتن مهارتی اکتسابی است. در زندگی روزمره می توان این مهارت را با تمرینه ای ساده تقویت کرد. به عنوان مثال:

. شناسایی اولویت ها و نیازهای فردی: یک دفترچه بردارید و فهرستی از کارها و ارزش های مهم زندگیتان تهیه کنید؛ سپس موقعیت هایی را یادداشت کنید که به خاطر «بله» گفتن بی مورد دچار تنش و استرس شده اید. این کار به شما کمک می کند در لحظه تصمیم گیری خط قرمزهای خود را بشناسید.

. تمرین پاسخ های «نه» صریح و مودبانه: سعی کنید عبارات ساده ای مانند «متأسفانه در حال حاضر نمی توانم» یا «ببخشید الان برای این کار امکان ندارم» را به زبان بیاورید. پیش از مواجهه واقعی، مقابل آینه یا با یک دوست نقش آفرینی کنید تا گفتن «نه» برایتان عادی تر شود.

. یادآوری عواقب «بله» بی حد و حصر: هر بار که میل به گفتن «بله» پیدا می کنید لحظه ای از خودتان بپرسید این تصمیم چه فشار جسمی و روانی برای شما به همراه دارد. تصور کنید اگر با این روند ادامه دهید چگونه خواب، روابط خانوادگی و سلامتتان تحت تأثیر قرار می گیرد. این ذهن آگاهی می تواند بار عاطفی «نه» گفتن» را سبک کند.

. گفتگو و مشاوره : در صورت امکان با یک روان شناس یا مشاور درباره ترس ها و باورهای خود صحبت کنید کارگاه ها یا کتاب های مرتبط با مهارت های ارتباط بین فردی نیز می توانند ابزارهای مفیدی برای تقویت اعتماد به نفس در نه گفتن ارائه دهند.

به خاطر داشته باشید که «نه» گفتن درست و محترمانه نشانه عزت نفس و شناخت ارزش خود است. هر فردی حق دارد حق انتخاب داشته باشد و مراقب منابع درونی خود (زمان، انرژی، ارزش ها) باشد. با مرور تجربیات خود و پذیرش تدریجی این مهارت، خواهید دید که می توان با قاطعیت و در عین حال با احترام، از حقوق خود دفاع کرد و در عین حال به عشق و مسئولیت نسبت به دیگران پایبند ماند. انسان هایی که آموخته اند کلمه طلایی «نه» را درست به کار برند، نه تنها کمتر در دام تنش و اضطراب گرفتار می شوند بلکه فضای لازم برای رشد خود و کمک مؤثر به دیگران را نیز فراهم می کنند . در نهایت گفتن «نه» در جای خود نه تنها به معنای نفی همدلی نیست، بلکه بزرگترین خدمت به خود و دیگران است؛ زیرا به هر یک از ما اجازه می دهد سالم تر و اصیل تر در جهان حضور یابیم.

منابع:

این مقاله با استناد به مطالعات و منابع معتبر بین رشته ای نوشته شده است؛ از جمله نتایج پژوهش های نوروساینس، علم سايكونوروایمونولوژی، روان شناسی رشد و منابع عرفانی ایرانی . این منابع نشان می دهند ناتوانی در نه گفتن پدیده ای روان زیستی و فرهنگی است که ابعاد گسترده ای دارد و با شناخت علمی و خودآگاهی می توان قدم های مؤثری برای غلبه بر آن برداشت.


نویسنده: بابک توکلی

استاد بابک توکلی مدرس و پژوهشگر سلامت جسم وجان است که سال‌ها تجربه عملی و آموزشی خود را با رویکردی نوآورانه و کاربردی ترکیب کرده است. او با تمرکز بر رشد ذهن، خودآگاهی و ارتقای کیفیت زندگی، به افراد کمک می‌کند تا توانمندی‌های درونی خود را کشف کنند و زندگی‌ای متعادل و آگاهانه بسازند.

نظرات (0)

در صورت تمایل شماره تماس خود را وارد کنید؛ منتشر نخواهد شد

۵۰۰ کاراکتر باقی مانده

هنوز نظری ثبت نشده است. اولین نفر باشید!

مقالات مرتبط

از رازهای سلول تا شفا
خودشفابخشی

در ژرفای سلول‌ها، هوشیاری نهفته است؛ بدن داستانی زنده از خرد، احساس و شفا است که با ذهن آگاه می‌تواند بازنویسی شود.

۱۳ مرداد ۱۴۰۴
۱۴ دقیقه
ما دنیا را آن گونه که هست درک نمی کنیم، بلکه آن گونه که هستیم می بینیم
یادگیری

جهان همان آینه‌ای‌ست که خودت را در آن می‌بینی؛ اگر درونت را دگرگون کنی، واقعیت بیرون نیز چهره‌ای نو و زیبا به خود می‌گیرد.

۱۳ مرداد ۱۴۰۴
۸ دقیقه
زخم های خاموش: چگونه احساسات سرکوب شده بدن رو بیمار می کند
ذهنیت

هیجانات سرکوب‌شده خاموش نمی‌مانند؛ روزی بدن آن‌ها را فریاد می‌زند. از سردرد تا بیماری، احساسات بیان‌نشده می‌توانند جسم را بیمار کنند.

۱۳ مرداد ۱۴۰۴
۱۶ دقیقه